تو این پست حال نکردم چیزی بزارم
برو اذامه مطلب.....
یه مشت جوک و لطیفه
(ادامه مطلب) (ادامه مطلب) (ادامه مطلب) (ادامه مطلب)
چند تا لطیفه
دختره ميره تعليم رانندگي ... ازش ميپرسند چطور بود ؟ ميگه : بد نبود ! اما معلمش خيلي مذهبي بود. ميگن : واسه چي؟ ميگه : والا من هر كاري ميكردم هر جايي ميپيچيدم ميگفت : يا اباالفضل ...يا حضرت عباس...يا امام حسين
اخيرا کشف کردند که حرف مورد علاقه ي دختر هاي ايراني در زبان فارسي ( پ ) و ( خ ) مي باشد، مثلا : دوست دارند که ( پول ) ( خرج ) کنند. ( پسر ) ( خر ) کنند. ( پدر ) ( خام ) کنند. ( پرايد ) ( خرد ) کنند. ( پاسپورت ) بگيرند برن ( خارج) . ( پر رو ) و ( خوشگل ) باشند و ... ادامه دارد
بر اساس جديدترين تحقيقات ، تنها 20% از مردها عقل دارند! ... مابقي همگي زن دارند
يارو لنگ بوده با کشتي ميره سفر...وقتي برميگرده رفيقش ميگه خب سفر خوش گذشت؟؟ ميگه نه بابا همش استرس داشتم هي مي گفتن لنگرو بندازين تو آب
يه روز يه پسره رو ميبرن کلانتري ، ميگه چرا منو آوردين اينجا ؟؟ ميگن واسه عرق خوري .. ميگه پس چرا نميارين بخوريم؟
جشنواره فیلم اصفهان:
2) تا حالا موز خوردی؟!
3) ۱۰ نفر زیر یک چتر!
4) من هوشنگ ۱۵ تومان دارم!
5) دیشب باز هم پیتزا خوردم.
اگه خوابت میاد برو بخواب
دعای ترک ها در روزهای ابری:
منم وضو میگیرم نماز نمیخونم !
طی دسته دار
دايناسور عاشق
قرآن شاد
همراه اول
جملات عاشقانه عاشقانه.........
آیا مدانید؟
(اگر نمیدونید برید ادامه مطلب تا بفهمید)
نوشته هاي پشت چند كاميون:
گشتم نبود نگرد نيست
چراغي كهنه ام وقت است خاموشم كني كم كم... من آن افسانه ام بايد فراموشم كني كم كم....
زليخا مرد از اين حسرت كه يوسف گشته زنداني.... چرا عاقل كند كاري كه باز آرد پشيماني؟
دختر پسري با سرعت120کيلومتر سوار بر موتور سيکلت
دختر:آروم تر من ميترسم
پسر:نه داره خوش ميگذره
دختر:اصلا هم خوش نميگذره تو رو خدا خواهش ميکنم خيلي وحشتناکه
پسر:پس بگو دوستم داري
دختر :باشه باشه دوست دارم حالا خواهش ميکنم آروم تر
پسر:حالا محکم بغلم کن(دختر بغلش کرد)
پسر:ميتوني کلاه ايمني منو برداري بذاري سرت؟اذيتم ميکنه
و.....
روزنامه هاي روز بعد: موتور سيکلتي با سرعت 120 کيلومتر بر ساعت به ساختماني اثابت کرد موتور سيکلت دو نفر سرنشين داشت اما تنها يکي نجات يافت حقيقت اين بود که اول سر پاييني پسر که سوار موتور سيکلت بود متوجه شد ترمز بريده اما نخواست دختر بفهمه در عوض خواست يکبار ديگه از دختر بشنوه که دوستش داره(براي اخرين بار)
یارو دستش شکسته بود از دکتر پرسید من بعد از باز کردن گچ میتونم ویلن بزنم؟
دکتر: بله!! یارو میگه چه خوب چون قبلاً نمیتونستم!!!
ورژن اول : رفتم دم گل فروشي هر چي گشتم قشنگ ترين گل رو نديدم نگرانت شدم .
ورژن دوم : رفتم دم گل فروشي هر چي گشتم قشنگ ترين گلم رو نديدم . آخه گوشفند ! چرا اون گل رو خوردي ؟
تفاوت درست کردن نیمروی پسرها و دخترها
توی ماهیتابه روغن میریزن
اجاق گاز زیر ماهیتابه رو روشن میكنن
- تخم مرغها رو میشكنن و همراه نمك توی ماهیتابه میریزن
چند دقیقه بعد نیمروی آماده رو نوش جان میكنن
پسرها
توی كابینتهای بالایی آشپزخونه دنبال ماهیتابه میگردن
توی كابینتهای پایینی دنبال ماهیتابه میگردن و بلاخره پیداش میكنن
ماهیتابه رو روی اجاق گاز میذارن
توی ماهیتابه روغن میریزن
توی یخچال دنبال تخم مرغ میگردن
یه دونه تخم مرغ پیدا میكنن
چند تا فحش میدن
دنبال كبریت میگردن
با فندك اجاق گاز رو روشن میكنن و بوی سركه همراه دود آشپزخونه رو بر میداره
ماهیتابه رو میشورن (بگو چرا روغنش بوی ترشی میداد!
ماهیتابه رو روی اجاق گاز میذارن و توش روغن واقعی میریزن
تخم مرغی كه از روی كابینت سر خورده و كف آشپزخونه پهن شده رو با دستمال پاك میكنن
چند تا فحش میدن و لباس میپوشن
میرن سراغ بقالی سر كوچه و 20 تا تخم مرغ میخرن و برمیگردن
تلویزیون رو روشن میكنن و صداش رو بلند میكنن
روغن سوخته رو میریزن توی سطل و دوباره روغن توی ماهیتابه میریزن
تخم مرغها رو میشكنن و توی ماهیتابه میریزن
دنبال نمكدون میگردن
نمكدون خالی رو پیدا میكنن و چند تا فحش میدن
دنبال كیسهء نمك میگردن و بلاخره پیداش میكنن
نمكدون رو پر از نمك میكنن
صدای گزارشگر فوتبال رو میشنون و میدون جلوی تلویزیون
نمكدون رو روی میز میذارن و محو تماشای فوتبال میشن
بوی سوختگی رو استشمام میكنن و میدون توی آشپزخونه
چند تا فحش میدن و تخم مرغهای سوخته رو توی سطل میریزن
توی ماهیتابه روغن و تخم مرغ میریزن
با چنگال فلزی تخم مرغها رو هم میزنن
صدای گــــــــــل رو از گزارشگر فوتبال میشنون و میدون جلوی تلویزیون
سریع برمیگردن توی آشپزخونه
تخم مرغهایی كه با ذرات تفلون كنده شده توسط چنگال مخلوط شده رو توی سطل میریزن
ماهیتابه رو میندازن توی سینك
دنبال ظرفهای مسی میگردن
قابلمهء مسی رو روی اجاق گاز میذارن و توش روغن و تخم مرغ میریزن
چند دقیقه به تخم مرغها زل میزنن
یاد نمك میفتن و میرن نمكدون رو از كنار تلویزیون برمیدارن
چند ثانیه فوتبال تماشا میكنن
یاد غذا میفتن و میدون توی آشپزخونه
روی باقیماندهء تخم مرغی كه كف آشپزخونه پهن شده بود لیز میخورن
چند تا فحش میدن و بلند میشن
نمكدون شكسته رو توی سطل میندازن
قابلمه رو برمیدارن و بلافاصله ولش میكنن
چند تا فحش میدن و انگشتهاشون كه سوخته رو زیر آب میگیرن
با یه پارچهء تنظیف قابلمه رو برمیدارن
پارچه رو كه توسط شعله آتیش گرفته زیر پاشون خاموش میكنن
نیمروی آماده رو جلوی تلویزیون میخورن و چند تا فحش میدن
هر چی فکر میکنید باحاله بفرستید!!!!